هر عمل خيرى، حدّى از آن مطلوب است كه اگر از آن حدّ گذشت، ضدّش حاصل مى‏شود، يعنى اگر انسان پايين ‏تر از حدّ مطلوب انجام داد قاصر و يا مقصّر است، و اگر بالاتر از حدّ مطلوب بود، به صعوبت مبتلا مى ‏شود، تا اين كه به حدّى مى‏ رسد كه غير ممكن و غير مقدور بشر مى ‏گردد. مانند نماز كه بدن انسان طاقت زياد نماز خواندن را ندارد، و يا مزاحم خيراتى است كه به سبب نماز از انسان فوت مى ‏شوند، به گونه ‏اى كه ديگر انسان نمى ‏تواند آن‏ها را مثل گذشته انجام دهد.
 ساير خيرات و طاعات نيز اين گونه است، به جز « ذكر اللّه‏ » چنان كه در روايت دارد كه حدّى براى آن نيست.(1)

ادامه نوشته

دعاى تعجيل فرج دواى دردهاى ما است .
 در روايت است كه: در آخر الزمان همه هلاك مى‏شوند، « إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »(1) مگر كسانى كه براى [تعجيل] فرج دعا كنند.
ائمّه‏ ى ما ـ عليهم‏ السّلام ـ با اين بيان خيلى به اهل ايمان و شيعيان عنايت كرده ‏اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آن‏ها است، يعنى اگر براى فرج دعا مى ‏كنيد، علامت آن است كه هنوز ايمانتان پا برجاست.
دستورهاى عجيب و غريب ديگر هم داده ‏اند، زيرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ايمان خيلى سخت مى‏ شود به حدّى كه در روايت آمده است:
ادامه نوشته